«بالماسکه در وایت هارت»؛ تلاشی برای حرف زدن و نگفتن
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۴۴۳۲
به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، نمایشنامه بالماسکه در وایت هارت یک درام مدرن مبتنی بر تشنج موقتی در رویدادهای گذراست. تشنجی که رفتهرفته بر تنش بین شخصیتها میافزاید و همین مسئله همهچیز را تحتالشعاع قرار میدهد.
اما نباید فراموش کرد که شخصیتهای این نمایشنامه دائما در حال پنهانکاری هستند. آنها همچون کسانی که در یک بالماسکه شرکت کردهاند، نقابی نامرئی بر چهره زدهاند و خود را بهگونهای معرفی میکنند که در دورترین فاصله از خود شناخته شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نمایشنامه تلاش شده استفاده مینیمال از زبان، کلید اصلی باشد؛ در همین خصوص از عبارتبندی موجز، انقطاعها، مکثهای مکرر، توقفهای میان جملهای، تکرار و شتاب ناگهانی در بیرون ریزیِ خصوصیات شخصیت استفاده شدهاست. همچنین سعی شده تا نمایشنامه بالماسکه در وایت هارت از یک نوع ارتباط خاص در بین عناصر خود برخوردار باشد.
ارتباطی چند بعدی که بازیهای زبانی، گلیشههای اغراق آمیز، تکرار ترکیبات بیربط یا حتی عبارات ابتکاری را به دنبال خود داشته باشد و از زبان شخصیتهایی بیان شود که در یک تراژدی-کمدی توامان اسیر شرایط جبری و فشارهای ناخوشایند ناخودآگاه هستند.
نمایشنامه از شیوههای کلاسیک روایی عبور میکند و بعدتر آن را به مسخره میگیرد، و طبعا ته مایهای از فضاسازیهای سورئال را تداعی میکند. دراین نمایشنامه همه حرف میزنند تا حرف نزده باشند، سوال میپرسند تا جواب نگیرند، حرکت میکنند که تکان نخورند و به طور کلی فعالیتی انجام میدهند که در تضاد با انگیزه اصلی انجام آن فعالیت است. به همین دلیل پیدا کردن و رعایت جزئیات برای اجرای صحنهای امری ضروری است.
قسمتی از متن کتاب
هربرت گروهبان از شما پرسیدن چی از چالز استوارت میدونی.
مورتُن خب تو این موضوع رو به دونستههای من اضافه کردی.
هربرت ... و حالا کسی که تمام این چیزها رو به تو گفته، با اطمینان اضافه میکنه چالز مُرده.
گروهبان کار ما اینه که تمام جوانب رو بسنجیم.
هربرت چرا متوجه نمیشید گه اگر یک سر سوزن این شایعه در ذهن جامعه تاثیر بذاره، مثل بختک روی انگلستان سایه میاندازه و آرامش رو از همه ما میگیره؟
گروهبان الان دو ساله که جمهوریت در انگستان آرامش رو از همه سلب کرده.
هربرت نکنه شما هم تفکرات سلطنت طلبها رو دنبال میکنید؟
گروهبان من تفکرات هیچکس را دنبال نمیکنم... خودم عقل و شعور دارم آقا.
هربرت اوضاع سیاسی کشور و گذر از حکومت سلطنتی مشکلاتی هم به همراه داره، اما از انگلستان کمکم به حالا عادی برخواهدگشت.
مورتُن شرط میبندی که برخواهد گشت؟
هربرت هرگز!
نمایشنامۀ بالماسکه در وایت هارت نوشته پوریا عبدی و ویراستاری مهدی سجودیمقدم در سال ۱۴۰۱ در ۶۱ صفحه و با تیراژ ۵۰۰ نسخه به قیمت ۲۹ هزار تومان توسط انتشارات مهراندیش منتشر شد.
برچسبها کتاب نمایشنامه انگلستانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: کتاب نمایشنامه انگلستان کتاب نمایشنامه انگلستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۴۴۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵ معلم از ۵ دهه؛ از پرویز فنیزاده تا رضا عطاران
آفتابنیوز :
در دهه پنجاه مهمترین شمایل معلم پرویز فنیزاده در «رگبار» بود و در اواخر این دهه فرامرز قریبیان در «جنگ اطهر» نقش معلم انقلابی را ایفا کرد. شاید بتوان گفت تنها در دهه شصت تعداد قابل توجهی کاراکتر معلم به فیلمهای ایرانی راه پیدا کردند؛ از خسرو شکیبایی در فیلم «رابطه» تا هما روستا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» و علی نصیریان در «جادههای سرد» و مجید مجیدی در فیلم «شنا در زمستان»، چند نمونه از پرداختن سینمای دهه شصت به شخصیتهای معلمند. از دهه هفتاد از تعداد فیلمهایی که معلمها در آنان نقش محوری ایفا میکردند، کاسته شد. آنچه پیش رو دارید مروری است بر ۵معلم بهیادماندنی سینمای ایران در طول ۵دهه.
دهه پنجاه؛ آقای حکمتی (پرویز فنیزاده در فیلم «رگبار»)
بهیادماندنیترین تصویر معلم در سینمای قبل از انقلاب که معمولا عنایتی به حرفه معلمی نشان نمیداد. در فیلم «رگبار» آقای حکمتی معلمی است که به محلهای در جنوب شهر آمده است. مدرسه مهمترین و محوریترین لوکیشن فیلم «رگبار» است و فیلمساز تصویری دقیق و پرجزئیات از فضای آموزشی مدارس در ابتدای دهه پنجاه ارائه میدهد. ادارهکردن کلاسی شلوغ با پسربچههایی شیطان مهمترین مشکل آقای حکمتی در نیمه اول فیلم است. فیلم با علاقهمندی آقای حکمتی به عاطفه، خواهر یکی از دانشآموزان، وارد فضایی عاطفی میشود و درنهایت هم با انتقال از مدرسه و ترک محله به پایان میرسد. معمولا به انبوه تمثیلها و استعارهها در فیلم «رگبار» اشاره میشود و آنچه کمتر به آن توجه شده، تصویر ملموس معلمی است که نمیخواهد تن به آنچه هست بدهد. آقای حکمتی یکی از ملموسترین غریبههایی است که نویسنده و کارگردان «رگبار» در طول دوران فعالیت هنریاش آفریده است.
دهه۶۰؛ بیژن امکانیان در «دبیرستان»
علی ناصری، معلم زیستشناسی در فیلم «دبیرستان» (۱۳۶۶) با ایفای نقش بیژن امکانیان، در دههای که تعداد زیادی از شخصیتهای سینمای ایران معلم بودند، به چند دلیل شاخص و بهیادماندنی است؛ معلمی که خود سابقه اعتیاد داشته و مثل بیشتر معلمهای سینمای ایران در دهه شصت آرمانگراست و میکوشد شاگردانش را از دام اعتیاد بیرون بکشد. فیلم بهعنوان ملودرامی تلخ، یکی از موفقترین آثار سینمای ایران در دهه شصت است که سال۶۶ سینماروهای زیادی را در شهرستانها جذب سینما کرد. شخصیت سمپاتیک معلم و نحوه برخورد و تعاملش با شاگردان و چهره بیژن امکانیان بهعنوان یکی از بازیگران مهم دهه شصت، تصویری از «دبیرستان» برای سینماروهای دهه شصت ساخت که دوستداشتنی و تأثیرگذار بود.
رامین پرچمی در «ضیافت» (۱۳۷۴)
رامین پرچمی در فیلم «ضیافت» تنها کسی از رفقای دبیرستانی است که از محلهاش نمیرود و نخستین نفری هم هست که به کافه ماطاووس میآید تا به عهدی که سالها پیش با رفقا بستهاند وفادار باشد. بین شخصیتهای فیلم «ضیافت»، رامین پرچمی معلم است؛ معلمی که سطح زندگیاش از همه رفقا پایینتر است و ازدواج نکرده و راز علاقهاش به منیر خواهر عبد (پارسا پیروزفر) را هم مکتوم نگاه داشته است. در فیلمی که فرصت کافی برای پرداختن به همه حاضران در کافه ماطاووس ندارد و از نیمه دوم بیشتر بر علی یزدانی (فریبرز عربنیا) و رامین (بهزاد خداویسی) متمرکز است، شخصیت رامین پرچمی بهعنوان معلمی شریف بیشتر در یادها میماند؛ معلمی که پاسدار رفاقت است و گذشته را فراموش نکرده است.
رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» ۱۳۸۹
تصویری طنز آمیز از معلم در فیلمی کمدی که پرفروش و پرتماشاگر از کار درآمد. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» تصویری از معلم در سینمای ایران به نمایش میگذارد که مسبوق به سابقه نبود. مدیر یک مدرسه دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، مجبور میشود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ ولی تلاش وی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و وی مجبور است یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند، اما ورود این آقای معلم مجرد و بیدستوپا، و شیطنت دختران دانشآموز، و تجرد خانم مدیر جدی و بداخلاق که تا به حال خواستگاری نداشته، باعث ایجاد اتفاقات بسیار خنده داری میشود. دختران دانشآموز دست به یکی کرده و با کمک پدر یکی از دانش آموزان، اردویی را تدارک میبینند تا این دو مجرد میانسال را در روبهروی یکدیگر قرار دهند. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» یکی از بامزهترین شخصیتهای معلم سینمای ایران را ساخته است.
منبع: همشهری آنلاین